• خطبه ها
  • درباره نهى از غيبت
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

درباره نهى از غيبت

« 430»

(141) (و من كلام له ( عليه ‏السلام  )) أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ عَرَفَ مِنْ أَخِيهِ وَثِيقَةَ دِينٍ وَ سَدَادَ طَرِيقٍ فَلَا يَسْمَعَنَّ فِيهِ أَقَاوِيلَ الرِّجَالِ أَمَا إِنَّهُ قَدْ يَرْمِي الرَّامِي وَ تُخْطِئُ السِّهَامُ وَ يُحْيِكُ الْكَلَامُ وَ بَاطِلُ ذَلِكَ يَبُورُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ وَ شَهِيدٌ أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ إِلَّا أَرْبَعُ أَصَابِعَ.  

« 431»

فسئل ( عليه ‏السلام  )عن معنى قوله هذا فجمع أصابعه و وضعها بين أذنه و عينه ثم قال‏ الْبَاطِلُ أَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ أَنْ تَقُولَ رَأَيْتُ .


ص431

 از سخنان آن حضرت عليه السّلام است (در نهى از شنيدن غيبت و اينكه نبايد به گفتار بد گو گوش فرا داد):  (1) اى مردم، هر كه برادر (هم كيش) خود را شناخت و دانست كه در دين (اعتقادات) محكم و استوار است و در گفتار و كردار در راه راست قدم مى ‏نهد، نبايد گفتار (بد گوئى) مردم را در باره او گوش بدهد، (2) آگاه باشيد (اثر زيان كلام از زيان تير سختتر و بيشتر است، زيرا) گاهى تير انداز تير مى ‏اندازد و تيرها بخطاء مى ‏رود، و (ليكن) كلام بى ‏اثر نمى ‏ماند (اگر چه دروغ باشد) و باطل و نادرست آن (اگر چه) از بين مى‏ رود، و (ليكن گناه آن از براى گوينده باقى و برقرار است، زيرا) خداوند (گفتار را) شنوا و گواه است. (3) آگاه باشيد ميان حقّ و باطل (فاصله ‏اى) نيست مگر (بقدر) چهار انگشت. معنى اين فرمايش را از امام عليه السّلام پرسيدند، حضرت (در پاسخ) انگشتهاى خود را بهم چسبانده بين گوش و چشمش نهاد، پس از آن فرمود: (4) باطل و نادرست آنست كه بگوئى شنيدم، و حقّ و درست آنست كه بگوئى ديدم (بنا بر اين مؤمن نبايد در عيب هم كيشان به گفتار شخص فاسق و مردم بد گو اگر چه راست بگويند اعتماد نموده بمجرّد شنيدن پيش از ديدن زبان به افشاء آن گشايد).